استارتاپ خود را از كجا شروع كنيم؟

۶۲ بازديد

رسانه كليك – براي استارتاپ از مناظر مختلف تعاريف متفاوتي وجود دارد. اما فصل مشترك همه‌ي آنها يك ايده‌ي خلاقانه است كه از ميان نيازهاي روزانه شهروندان، راهي براي كسب درآمد پيدا كرده و تلاش مي‌كند خود را در بازار جاي دهد. 

صادق زنگنه؛ كارشناس IT – در واقع استارتاپ كسب‌وكاري است نوپا، خلق شده بر اساس يك ايده؛ با هدف برطرف كردن يك نياز فراگير و تكرار شدني براي جمعيت زيادي از كاربران. اين كسب‌وكارها با بهره‌گيري از اينترنت و ساير فناوري‌هاي روز سعي در تجميع منابع و امكانات در يك پلتفرم ساده و دسترس‌پذير براي مشتريان خود دارند. مشتري يا كاربر مي‌تواند با روشي بسيار ساده‌تر از گذشته، نياز‌هاي روزانه خود را برطرف كند. به عبارتي ساده‌تر استارتاپ‌، كسب‌وكاري است براي تحقق اين آرزو: «كاش با زدن يك دكمه، فلان كار انجام مي‌شد.»

بعضي از ايده‌ها آن‌قدر خلاقانه و سودآور هستند كه سرمايه‌گذاران براي سرمايه‌گذاري در آنها با هم رقابت دارند. اما صرفا داشتن يك ايده‌ي خلاقانه به معني داشتن يك استارتاپ موفق و رو به رشد نيست. چه بسا ايده‌هاي نابي كه از بي‌تجربگي راهي به بازار نمي‌يابند و يا در بازار پايدار نمي‌مانند.
در اين مقاله سعي كرده‌ايم كه مراحل راه‌اندازي يك استارتاپ را به زبان ساده بيان كنيم. اگر شما هم صاحب يك ايده‌ي خلاق‌ و در پي تبديل آن به كسب‌وكاري نو هستيد، اين مقاله مي‌تواند نقشه‌ي راه شما باشد.

ايده

از بدو خلقت تا كنون، انسان هميشه در پي آسان‌سازي امور روزانه زندگي خويش بوده و براي آن دست به خلاقيت زده است. زنجيره‌اي از نيازهاي تازه، يافته‌هاي تازه، دست‌يابي به امكانات و توانايي‌هاي تازه، انسان را همواره در مسير نوآوري و رفع نياز‌ها به گونه‌اي راحت‌تر قرار داده است. كسب‌وكارهاي امروزي نيز بر اساس يك ايده شكل مي‌گيرند كه نيازهاي روزمره‌ي مردم را به آسان‌ترين و سريع‌ترين شكل برطرف كنند. يا اين‌كه بر پايه‌ي دست‌يابي به فناوري‌هاي نوين، امكان برآورده كردن نيازهاي مردم با روش‌هايي است كه پيش‌تر ممكن نبود.

همه‌ي اين ايده‌ها يك يا دو ويژگي مشترك دارند. موبيليتي و جمع‌سپاري. يعني اين‌كه ايده‌هاي جديد برپايه‌ي اينترنت و بخصوص اينترنت همراه شكل‌ گرفته‌اند و سرويس‌شان بر اساس به‌كارگيري مشاغل يا نيروهاي ماهري است كه قبلا هر كدام بصورت جداگانه مشغول كار بوده‌اند.
اين دو ويژگي سبب شده كه كاربر و نيروي ماهر در دسترس‌ترين حالت ممكن نسبت به هم قرار گيرند. از طرفي جمع‌سپاري باعث شده هزينه سرويس براي كاربر نيز قيمت منطقي و متعادل‌تري داشته باشد.

ايده‌ي كسب‌وكارهاي تازه مي‌تواند به چند حالت خلق شود. در حالت اول، اين كه نياز‌هاي سنتي و سابق شهروندان را به شكل جديدتر و آسان‌تري برطرف مي‌كند. در حالت دوم، اين‌كه نياز‌هاي تازه‌اي در زندگي روزمره ايجاد شده و با پيشرفت تكنولوژي مي‌توان آن را برطرف كرد. سومين حالت، كه نياز به خلاقيت بيشتري دارد، ايده‌اي است كه بتواند از خلال رفتارهاي روزانه مردم، نيازي را برجسته كند و با آن كسب‌وكاري راه‌اندازي كند؛ كاربران نيز نسبت به آن رضايت داشته باشند و مشتري آن شوند.

اين ايده‌ها از تامل در اشكالات ريز و درشت زندگي روزمره پيش مي‌آيد. اشكالاتي كه ممكن است از سر عادت، با آنها كنار آمده باشيم و اصلا به چشم‌مان نيايد؛ چه برسد كه به فكر راه‌حلي براي آن باشيم. به محض اين كه كسي چاره‌اي براي آن مي‌يابد به خود مي‌گوييم كه چه ايده‌ي نابي، چطور به ذهن خودمان نرسيده بود! آن ايده مي‌تواند مشكل جمعيت زيادي را برطرف كند. در اين صورت است كه اين ايده قابليت تبديل شدن به يك كسب‌وكار را دارد.

نكته‌‌اي كه كم‌تر مورد توجه قرار مي‌گيرد انتخاب نام مناسب براي استارتاپ است. به ياد داشته باشيد كه اولين تاثير كسب‌وكار شما در ذهن مشتري، حاصل نامي است كه براي آن انتخاب كنيد. سعي كنيد كه در انتخاب نام استارتاپ خود نهايت خلاقيت را به‌ خرج دهيد. اسامي كوتاه و جذابي كه به راحتي تلفظ مي‌شوند مي‌توانند گزينه‌ي مناسبي براي استارتاپ شما باشند. اين اسامي اگرچه در نگاه اول ممكن است بي‌معني باشند، اما مي‌توانند به راحتي در ذهن كاربران جا خوش كنند. اپليكيشن‌هايي هم هستند كه كارشان انتخاب نام مناسب براي استارتاپ‌ها، وب‌سايت‌ها و شركت‌ها هستند. مثلا deepnamer.com كه يكي از اين مراجع است و به سادگي سرچ گوگل كار مي‌كند. مي‌توانيد توضيحاتي درباره‌ي كسب‌وكارتان در آن تايپ كنيد تا او كه با استفاده از هوش مصنوعي، براي‌تان نام‌هاي جذاب با دامين‌هاي قابل ثبت پيشنهاد دهد. يعني دامين‌هايي كه آزاد هستند و كسي به قصد فروش آنها را قبلا ذخيره نكرده است.

ارزيابي ايده

اگر ايده‌ي‌تان را مفيد و كارآمد مي‌پنداريد، به سراغ جزييات برويد و آن ايده را دقيق‌تر بررسي كنيد. هرچقدر براي مطالعه و تحقيق و مشورت هزينه كنيد، در واقع داريد از ميزان ضرر مالي و شكست احتمالي خود مي‌كاهيد و بر احتمال پيروزي‌تان مي‌افزاييد. بايد مشتري محصول و سرويس‌تان را بخوبي بشناسيد و بدانيد كه چطور با آنها تعامل داشته باشيد. حتي افرادي كه بر مشتريان شما تاثير گذارند نيز جامعه هدف شما قرار مي‌گيرند.

مستقيما با مخاطبان كسب‌وكار خود صحبت كنيد. نيازهاي آنها را بشناسيد و با ايده‌ي خود تطبيق دهيد. ممكن است نياز مشتري متفاوت از ذهنيت شما باشد. يا مخاطب شما زوايايي را ببيند كه از ديد شما غافل مانده است. پس با مخاطبان فعلي و مشتريان آتي خود به گفت‌گو بنشينيد بي‌آنكه نگران دزديده شدن ايده‌ي‌تان باشيد. از آنها سوالاتي از اين قبيل بپرسيد:
● هرچندوقت يك بار با اين مشكل يا نياز روبرو مي‌شويد؟
● براي حل اين مشكل چه راهي را در پيش مي‌گيريد؟
● هزينه‌اي كه اين مشكل براي‌تان به بار آورده است چقدر است؟
● آيا حاضريد براي حل اين مشكل هزينه پرداخت كنيد؟ رفع اين مشكل چقدر براي‌تان مي‌ارزد و براي آن چقدر پول پرداخت مي‌كنيد؟
● آيا براي مشكل يا نيازتان راه حلي جسته‌ايد؟ آن راه حل چقدر كارآمد بوده است؟
● در نهايت از مخاطب‌تان بخواهيد كه تخيل كند و راه حلي را براي رفع نيازش پيشنهاد كند. مثلا زدن يك دكمه، كليك يا تپ و حل شدن مشكل.

همچنين در جست‌وجوي استارتاپ و يا شركت‌هايي باشيد كه بر اساس ايده‌اي شبيه ايده‌ي شما بوجود آمده‌‌اند. حتي اگر استارتاپي وجود داشته باشد كه سرويس آن تا حدودي شبيه ايده‌ي شما باشد. ممكن است ايده‌ي شما تجميع چند سرويس آماده ارائه توسط ديگران باشد. ويژگي سرويس‌ ديگر شركت‌ها را يادداشت كنيد و وجه تشابه و تمايز خود را با آن‌ها مشخص كنيد. ببينيد نسبت به ديگر رقبا چه مزيت رقابتي را مي‌توانيد در اختيار مشتري قرار دهيد. يك قانون نانوشته مي‌گويد: محصول شما براي اين‌كه بتواند نظر مشتري را جلب كند و موفق شود، بايد ۲۰ برابر بهتر از محصولات مشابه‌اي باشد كه پيش‌تر در بازار موجود بوده‌اند. در اين صورت است كه كسب‌وكار شما رونق مي‌گيرد.

MVP

بسياري از كساني كه مي‌خواهند استارتاپ خود را راه‌اندازي كنند، با اميد و انرژي زياد ايده‌ي خود را مطرح مي‌كنند و نگاهي بلند پروازانه به آن دارند. هرچند كه اميد محرك انجام كارهاي بزرگ است، اما بايد متوجه باشيم براي كاري كه در آن تجربه نداريم با احتياط، با گام‌هاي كوچك و شمرده مسير را طي كنيم.

شايد در بازار سنتي هم داستان حجره‌داران بزرگ را شنيده باشيد كه كار خود را از دست‌فروشي و شاگردي شروع كرده‌اند. هرچند كه ممكن است در بازار سنتي از اين اتفاقات كم بيفتد اما قانون استارتاپ، شما را ابتدا به دست‌فروشي (توليد و فروش مختصر) توصيه مي‌كند. براي اين‌كه به يك شركت بزرگ تبديل شويد بايد ابتدا در يك مقياس كوچك كار خود را شروع كنيد تا بتوانيد به‌خوبي كاركرد و پروسه توليد محصول و يا خدمت خود را در عمل مشاهده كنيد و نواقص و كمبودهاي آن را برطرف كنيد.

به اين مرحله در راه‌اندازي يك كسب‌وكار نوپا Minimum Viable Product مي‌گوييم و به اختصار آن را MVP مي‌ناميم. ام‌وي‌پي يعني «حداقل محصول قابل ارائه». به عبارت ديگر حداقل نمونه قابل عرضه محصول و يا خدمت. MVP كمك مي‌كند با كم‌ترين هزينه، يك نمونه قابل قبول از محصول را براي دريافت بازخورد از فرايند ارائه و نظرات مشتري و نيز اقناع سرمايه‌گذار، در اختيار داشته باشيد.

براي فراهم كردن ام‌وي‌پي، ليستي از ويژگي‌هاي محصول يا سرويس‌تان كه احتمالا در يك اپليكيشن گنجانده شده را در نظر بگيريد. از آن ميان ويژگي‌هاي اساسي مورد نظرتان كه محصول شما بايد ارائه دهد را جدا كنيد و آن را در ام‌وي‌پي محصول خود پياده كنيد. مثلا فكر كنيد محصول شما يك اپليكيشن تسك‌منيجر است. قابليت اصلي اپ شما نوشتن تسك، ويرايش و تاييديه انجام شدن آن است. اين ويژگي‌ها براي يك ام‌وي‌پي كافي است.

ساير ويژگي‌ها مثل اشتراك‌گذاري، زمان‌بندي و آرشيو تسك‌ها قابليت‌هايي هستند كه در نسخه‌ي اصلي اپ مي‌توان به مرور به آن اضافه كرد. قرار نيست MVP نسخه‌ي بي‌عيب و نقص نهايي شما باشد. به قول «ريد هافمن»، بنيان‌گذار لينكدين، هرگاه ام‌وي‌پي شما به‌گونه‌اي بود كه به آن افتخار كرديد، بدانيد كه خيلي دير آن را به بازار ارائه كرده‌ايد. احتمالا وقت‌تان را براي قابليت‌هايي صرف كرديد كه كاربر اصلا به آن اهميت نمي‌دهد. ام‌وي‌پي را بايد سريع به بازار ارائه كرد تا از كاربران فيدبك‌هاي لازم را بگيريد.

منبع: 

https://click.ir/1399/02/16/%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d8%a7%d9%be-%d8%ae%d9%88%d8%af-%d8%b1%d8%a7-%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d8%ac%d8%a7-%d8%b4%d8%b1%d9%88%d8%b9-%da%a9%d9%86%db%8c%d9%85%d8%9f/

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.