رويكرد جديد اتاق ايران - آلمان: و حالا «استارتاپ»

۹۷ بازديد

«نمي‌دانم اين را چطور بگويم كه باور كنيد، اما واقعاً آلماني‌ها دوست دارند با ايران كار كنند.» اين جمله‌اي است كه «حسين سرافراز»، قائم مقام مديرعامل اتاق بازرگاني و صنايع ايران و آلمان مي‌گويد؛ اتاقي كه به تازگي يك «واحد استارتاپ» تشكيل داده و برنامه‌اي جدي دارد تا در دور‌ه‌اي خاص از روابط بين‌المللي ايران، گام‌هاي بلندي بردارد. يكي از مهم‌ترين گام‌ها هم، ايجاد و تقويت ارتباط ميان استارتاپ‌هاي ايراني و آلماني است. 

در يك روز نيمه‌تعطيل به اتاق بازرگاني و صنايع ايران و آلمان مي‌رويم؛ هم محله بخارست به شدت خلوت است و داخل خود ساختمان. وقتي وارد مي‌شويد از همان ابتدا دكوراسيون مينيماليستي با استفاده به شدت زياد از رنگ سفيد حكايت از يك مديريت اروپايي دارد. آرامش محله البته در خود اتاق هم وجود دارد، اما واقعيت اين است كه كسي نمي‌داند اين آرامش قبل از طوفان است يا خير. اين اتاق در گذر ۴ دهه فعاليت، فراز و فرودهاي بسياري داشته. گاهي رفت‌وآمدها زياد شده و گاهي كم. با اين حال شايد اين اتصال به باريكي مو رسيده باشد اما هيچ وقت قطع نشده. به همين دليل است كه اتاق بازرگاني و صنايع ايران و آلمان، با ۴۴ سال سابقه، قديمي‌ترين و بزرگترين اتاق بين كشوري ايران است و رابطه‌اي مستقيم با بخش تجاري آلمان دارد.

پس از ۴۴ سال كمك به روابط تجاري ايران و آلمان با مدل كلاسيك، حالا زمان ورود به حوزه استارتاپ‌هاست

اين اتاق حالا ماموريتي تازه، يعني تعامل با استارتاپ‌ها را براي خود تعريف كرده؛ رويكردي كه باعث ايجاد ابهام‌هايي شده است: هدف چيست؟ آيا اصلاً شانسي وجود دارد؟ در اين وضعيت؟ آخرش قرار است چه شود؟ «حسين سرافراز»، قائم مقام مديرعامل اتاق بازرگاني و صنايع ايران و آلمان در پاسخ به اين ابهام‌ها به ديجياتو مي‌گويد:

«تشكيل واحد استارتاپ ايده من بود؛ اگر براي اين بخش كاري نكنيم، بازنده‌ايم. شايد اگر امروز ماشين‌حساب دست بگيريم، استارتاپ‌ها عدد بزرگي را تشكيل ندهند اما امروز همه درباره آن‌ها حرف مي‌زنند و استعدادش را دارند تا در آينده بسيار بزرگ‌تر شوند؛ پس نبايد از آن‌ها غافل شويم؛ آن هم وقتي كه ۴۴ سال با روش كلاسيك به روابط تجاري ايران و آلمان كمك كرده‌ايم، و حالا نبايد اين فرصت را از دست دهيم.»

 

به گفته او اهداف اصلي، انتقال دانش و تجربه و در حالتي خوش‌بينانه‌تر، ايجاد يك ارتباط مالي براي سرمايه‌گذاري در استارتاپ‌هاي ايراني است. در اولين رويدادي كه اين اتاق به شكل مشخص براي آشنايي علاقمندان با اكوسيستم استارتاپي برلين ترتيب داد، «ملينا هانيش» (Melina Hanisch)، مسئول واحد استارتاپ در اتاق بازرگاني و صنايع آلمان در برلين كارگاهي را برگزار كرد تا علاقمندان ايراني بيشتر با اكوسيستمي كه در اين شهر حضور دارد، آشنا شوند و البته به شكل دقيق‌تر بتوانند ايده‌هاي خود را براي سرمايه‌گذاران بين‌المللي ارائه دهند. سرافراز درباره اين كارگاه مي‌گويد: «فكر مي‌كنم همين كارگاه بتواند براي استارتاپ‌هاي ايراني مفيد باشد. قبل از برگزاري، از استارتاپ‌ها و فعالين اين بخش نظرسنجي كرديم كه استارتاپ‌هاي ما به چه چيزهايي نياز دارند. بيشتر از پول، نياز اصلي كمك به پرورش ايده بود.»

اين اتاق تاكنون در ۲ مرحله استارتاپ‌هاي ايراني را به نمايشگاه‌هاي بين‌المللي برده است

اين اتاق در ۲ مرحله چند استارتاپ‌ ايراني را براي شركت در نمايشگاهي به آلمان برده است. سرافراز مي‌گويد اگرچه هدف بازديد و آشنايي بود اما همان جا اتفاقاتي افتاد و يكي از استارتاپ‌هاي ايراني با شركتي لهستاني، گفتگوهايي را براي جذب سرمايه و همكاري شروع كرد: «پس حتي در دوران تحريم‌ هم شانس‌هايي براي سرمايه‌گذاري خارجي وجود دارد.» با اين حال او تاكيد مي‌كند كه هدف اصلي‌شان براي استارتاپ‌هاي ايراني، دريافت آموزش و البته دانش و در مراحل بعدي، كمك به حضور در نمايشگاه‌هاي خارجي است:

«واقعيت اين است كه پتانسيل استارتاپي ايران به دلايل مختلف بسيار بالاست. چه اكوسيستم استارتاپي ايران و چه اكوسيستم استارتاپي آلمان، چندان درگير تحريم‌ها نيستند و اگر موقعيت مناسبي ببينند، همكاري مي‌كنند. تاكنون هر شركت آلماني كه من با آن صحبت كرده‌ام، بابت تحريم‌ها نگراني ندارند و مايل به كار كردن با ايران هستند. البته مشخص است كه حساب شركت‌هاي خيلي بزرگ يا شركت‌هايي كه آمريكايي‌ها در آن‌ها سهم دارند، جداست. آلماني‌ها نگاه دقيق‌تري به ايران دارند، ريسك‌پذيري بالايي دارند و ما پتانسيل بالايي در اتصال استارتاپ‌ها و شركت‌هاي ايراني-آلماني به هم مي‌بينيم.»

 

مشكل آوردن سرمايه نيست، مشكل ناتواني از خروج سرمايه در آينده است

با اين حال، مسئله اصلي اينجاست كه آيا براي سرمايه‌گذاري خارجي در ايران برنامه مشخصي وجود دارد يا خير. آنطور كه سرافراز مي‌گويد، به خاطر شرايط تحريم، بحث سرمايه‌گذاري در اولويت‌هاي آخر قرار گرفته؛ هرچند به گفته او، همين حالا هم علاقه از سمت خارجي‌ها براي سرمايه‌گذاري وجود داشته: «اما علي‌رغم علاقه‌اي كه وجود دارد، مشكل اصلي امروز آوردن پول اوليه نيست، چرا كه شايد با عددهاي كوچك هم سرمايه‌گذاري استارتاپي قابل انجام باشد. مشكل اصلي، اكنون خارج كردن پول در آينده است. در امروزي كه صحبت مي‌كنم، انتقال از و به ايران، شرايط خاصي دارد و به راحتي ممكن نيست. بنابراين كسي مي‌تواند به ايران بيايد كه آمادگي داشته باشد اگر يك ميليون يورو آورد، بداند شايد لازم باشد اين پول را براي چندين سال در ايران نگه دارد و همين‌جا آن را رشد دهد.»

او همچنين مي‌گويد كه تا فوريه، وضعيت سياسي-اقتصادي ايران و اروپا هم مشخص‌تر مي‌شود اما با اين حال هم، اتاق براي سناريو‌هاي مختلف آماده شده، چرا كه تمركز اوليه‌اش را بر آموزش و رويداد‌هاي مختلف قرار داده است:

«يكي از كارهاي ما اين است كه ايونت‌ها در آلمان را براي استارتاپ‌هاي ايراني ارزان و قابل دسترس كنيم. بيشتر روي اين بخش ماجرا تمركز كرده‌ايم. واقعيت اين است كه خارج از ايران تصوير درستي از كشور ما ارائه نمي‌شود و كسي نمي‌داند ضريب نفوذ اينترنت در كشور ما چقدر است. حتي خيلي‌ها استارتاپ‌هاي بزرگ ما كه رشد زيادي داشته‌اند را هم چندان نمي‌شناسند. اكنون رسالت كوتاه تا ميان مدت ما اين است كه واقعيت‌ها را نشان دهيم. از طرفي، صادقانه بگويم، من شخصاً تصور مي‌كردم كه ما در اكوسيستم استارتاپي‌مان هنوز فقط مشغول كپي كردن هستيم. در بررسي محدودي كه داشته‌ايم، متوجه شده‌ايم كه اينطور نيست و قدرت زيادي داريم. مشكل اصلي استارتاپ‌هاي ما در رويدادهاي بين‌المللي كه با آن‌ها شركت كرديم اين بود كه توانايي ارائه مناسب را نداشتند. اما واقعاً باور پيدا كرده‌ام كه ما ديگر از كپي كردن عبور كرده‌ايم.»

«خارج از ايران تصوير درستي از كشور ما ارائه نمي‌شود و كسي آنقدر با استارتاپ‌هاي ايراني آشنا نيست»

سرافراز همچنين مي‌گويد كه در بخش مالي، اتاق ارتباط نزديكي با اينستكس دارد؛ اينستكسي كه البته تكليفش تا فوريه مشخص مي‌شود: «اگر اينستكس زنده بماند، با توجه به ارتباط نزديك‌مان با آن، قطعا تمام تلاش خود را مي‌كنيم تا بخشي از آن را به استارتاپ‌ها اختصاص دهيم. اگر ساز و كارهاي مالي مشخص‌تر بود، قطعاً ايجاد ارتباطات مالي مي‌توانست اصلي‌ترين كار ما بين دو كشور باشد.»

اگرچه اتاق بازرگاني و صنايع ايران و آلمان حالا اولويت اصلي‌اش را بر پايه‌ي ايجاد يك پل ارتباطي بين استارتاپ‌هاي ايراني و آلماني، و انتقال دانش و تجربه ترسيم كرده است، اما در شرايطي كه ترند گوگل حكايت از علاقه بيشتر به مهاجرت مي‌دهد، آيا اين پل ارتباطي تبديل به يك پل يك طرفه براي خروج از ايران نمي‌شود؟ سرافراز به اين سوال، پاسخ منفي مي‌دهد و مي‌گويد اين موضوعي بسيار حساس براي اتاق است:

«اتاق به استارتاپ‌هايي سرويس مي‌دهد كه قصد فعاليت در بازار ايران را دارند. يكي از اهداف ما اين است كه اطلاعات مورد نياز افراد را در ايران در اختيارشان قرار دهيم. مورد بعدي اين است كه وقتي افراد بروند و با فضا از نزديك آشنا شوند، متوجه مي‌شوند كه رشد در آن فضا تا چه حد سخت است. كار در آلمان ساده نيست و وقتي افراد خودشان از نزديك با حقايق آشنا شوند، متوجه مي‌شوند كه چقدر در ايران پتانسيل وجود دارد كه بدون وقف دادن خود با يك زبان و اقتصاد جديد، مي‌توان از آن‌ها بهره گرفت. واقعيت ديگر اين است كه وقتي يك نيرو از ايران به آلمان مي‌رود، چون به فضا آشنايي لازم را ندارد، براي مثال در يك شركت به عنوان توسعه دهنده مشغول به كار مي‌شود و از دانشش به اين شكل استفاده مي‌شود. در حالي كه اگر در ايران بماند، مي‌تواند كار را براي خودش انجام دهد و از طرفي پتانسيل احتمالي گسترش آن فعاليت در منطقه را هم تجربه كنند.»

 

كار ديگري كه اتاق اكنون در حال انجامش است، ايجاد امكان فعاليت توسعه دهندگان ايراني با شركت‌ها و استارتاپ‌هاي آلماني است؛ اتفاقي كه به گفته سرافراز، باعث ارزآوري مي‌شود. هرچند خود او نيز اذعان دارد كه براي اين رويكرد هم چالش انتقال پول وجود دارد اما شايد اينجا رمزارزها، براي تراكنش‌هايي در اين سطح، چاره‌اي باشند: «فريلنسينگ شانس بسيار زيادي در ايران دارد چون كيفيت كار در ايران از كيفيت كاري كه در هند انجام مي‌شود به مراتب بالاتر است و اين را افرادي كه با هر دو كار كرده‌اند، تاييد مي‌كنند.»

 

منبع:

http://digiato.com/article/2020/01/18/%D8%A7%D8%AA%D8%A7%D9%82-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A7%D9%BE/

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.